هبوط

خیالک فی عینی،
و ذکرک فی فمی،
و مثواک فی قلبی،
فاین تغیب؟!

آخرین مطالب
آخرین نظرات

انتخاب

جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۳۵ ق.ظ

هو/

یکم:
مبانی قرآنی نظریه‌ی ولایت فقیه را که دنبال کنیم مستقیم می‌رسیم به بنی‌اسرائیل. آن‌جا که پیامبرشان، طالوت را به عنوان فرمانروا معرفی می‌کند. این، صریح آیات الهی‌ست؛ جایی که یک پیامبر در میان قوم ایستاده (رهبر) و در کنار او یک فرمانروا که امور قوم را رتق‌وفتق کند و امنیت و معیشت آن‌ها را عهده‌دار شود (رئیس‌جمهور).

دوم:
بقره را که ورق بزنیم، حوالی مبارکه‌ی ۲۴۷‌اُم، ایرادات بنی‌اسرائیلی شروع می‌شود. این قوم سرکش، هوس می‌کنند زیر بار طالوت نروند و به پیامبرشان عرض می‌کنند که «این طالوت، اصلاً ثروتی ندارد که بخواهد حاکم ما باشد! نشانه‌ی فرمانروا، مال‌واموال زیاد اوست.»
به زبان امروزی‌اش شاید به جز ثروت، چیزهای دیگری هم باشد که چشم خلق را کور کرده. مثل همان واژه‌ی سخیفِ «کاریزما» که همه‌ی این‌ ظواهر را یک‌جا در خودش جمع کرده.

سوم:
در این نقطه، پیامبرِ قوم دو ویژگی برای فرمان‌روا نزد بنی‌اسرائیل برمی‌شمرد: قوت در علم و قوت در جسم. به زبان خودمانی، یعنی لباس فرمان‌روایی برازنده‌ی آن است که بیش از همه «بداند» و بیش از همه «بتواند».

چهارم:
در این‌جا، همان اوایل آیه‌ی ۲۴۸اُم، پیامبرِ بنی‌اسرائیل جلوتر می‌رود و برای یافتن نشانه‌ی فرمان‌روا، از تابوتی سخن می‌گوید که در آن سکینه و الواح تورات برای این قوم جای گرفته. گویی خدای متعال سرنخ و کلید انتخاب حاکم را در این آیات برای اهل زمین در هر زمان تمام می‌کند...

پنجم:
واژه‌ی «سکینه» را که در دل تفاسیر ردیابی کنیم، به تعریفی قریب به این مضامین می‌رسیم: «نوعی ثبات و آرامش باطنی در اراده».

ششم:
وقتی قطعات پازل آیات الهی کنار هم چیده می‌شود، به داناترین و تواناترین اشاره می‌کند که هم در اراده‌اش ثبات دارد (سکینه) و هم جامعه را به سکون و سکینه و آرامش باطنی می‌رساند.

هفتم:
این از معیارها در آیه‌ها.
حالا کافی‌ست ببینیم از بین آن‌ها که داعیه‌ی فرمان‌روایی در سر دارند، کدام‌یک در گفتار و رفتار و اراده‌اش در تمام این سال‌ها باثبات‌تر و آرام‌تر بوده و اراده‌ی باطن جامعه را به آرام شدن و سکون و ثبات در مسیر هدف، هدایت و دعوت می‌کند. جامعه‌ای که دائماً در سراب‌های رنگارنگ در جستجوی آرامش در حال تکاپوست!





+ قابل و خالص که نیستیم. اما اگر از سر لطف حضرت باری‌تعالی اجری در این متن نهفته است، هبه می‌شود به روح شهید چمران، با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد. امید که با دعا و نظر ایشان در محضر مبارک حضرت سیدالشهدا (ع)، خداوند محبت آن‌که برای فرمان‌روایی صلاحیت دارد را به قلوب مؤمنین بیاندازد و اهل نفاق و کفر را ذلیل گرداند.
۰۳/۰۴/۰۱
بی‌نام/ قابل انتقال به غیر

حرفِ گفتنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.