در مدح کتلت :)
چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۰۱ ق.ظ
هو/
یکم،
خوشمزهترین دستپخت همسرم کتلت است. زیاد فرصت نمیکند غذا بپزد. راستش من هم زیاد نمیرسم دستپختش را بخورم. اما امان از وقتی که از راه برسم، صبحانه و ناهار نخورده باشم، او زودتر رسیده باشد و بوی کتلت فضای خانه را پر کرده باشد.
منی که دلباختهی هیچِ دنیا از خوردنی و پوشیدنی و نوشیدنی و مدرک و زخرف و زینت و غیره نبوده و لااقل در تمام این سالها خوب رها کرده بودم، دو سه سالی بود که بدجور دلتنگ کتلت میشدم و عجیب بود برایم. خیلی عجیب... تا سرّش امشب برایم گشوده شد.
دوم،
این روزها فکر میکنم به اینکه یکی از نشانههای عاقبتبخیری آن است که پس از مرگت، «کتلت» را به روشهای مختلف برایت هشتگ کنند.
بیوجودها نمیفهمند که هرکه این چنین ترک دنیا کرده، نیازی به مدح و رثای اهل دنیا ندارد. فهمش بر رویشان بسته شده تا بدانند این اهل دنیایند که با مدح و رثا به پای برخی اجساد و قبور، در خیر یا شرّ خود تثبیت میشوند.
لقمهی حرام فکری و مادّی آنچنان مسخشان کرده که نفهمند یک بیحرمتی در حد لبخند در روز شهادت حسینبنعلی (ع) آنان را تا ابد تشنه نگه میدارد. تشنهی هر چه خیر است. و کمترین خیر، آرامش جان و دلی است که در مهاجرت و رژیمچنج و پول و برهنگی و دیگر خزعبلات تخیلیشان به دنبال آن میگردند.
سوم،
ای دنیازدگان! ای آنان که شکمهایتان از حرام پر شده!
سُمهای اسبهای تلفنهای همراهتان را عوض کنید که اجساد حسین و یارانش روی زمین، منتظر کوبیده شدن توسط هشتگهای شماست.
گرچه از اعظم محارم الهی قتل حسین (ع) و یارانش باشد، لاکن اسب دواندن بر پیکر آنان و بیحرمتی به بازماندگان حسین (ع) از اعظم محارم هم عظیمتر است.
خوشا به حال آنان که شمشیر و نیزه تیز میکردند تا حسینکشی کنند. شما از آنان هم پستترید.
بخندید و بخوانید و برقصید و برهنه شوید و قلم بفرسایید و طعنه بزنید، که همین آتش کینه که در آن میسوزید، کمترین عذاب شماست.
آنکه بدنش سوخت، رستگار شد. شما بمانید و آتشی که روح و جانتان را رها نمیکند. آتش بگیرید که این در برابر آتشی که وعده داده شدهاید، آب روان و خنک است.
چهارم،
خدایا! ما را خار چشم و دل خوار و ذلیل دشمنان دینت قرار بده. در حیاتمان با نیّتها و اعمالمان در صراط مستقیمت، آتش به جانشان بیفکن. و در بازگشتمان به سوی خودت، با اجسادمان از درون آتششان بزند. آنچنان که در حال خندیدن و هلهله کردن و نوشتن و هشتگ زدن، غمگینترین و غریبترین احساسات بشری اعماق وجودشان را بسوزاند.
همانکه تا کنون با آنان کردهای. که تو بر هر چیز توانایی.
آمین یا ربالعالمین.
+ و هذا یومٌ فرحت به آلُ زیاد، و آلُ مروان، بقتلهم الحسین (صلواتالله علیه).
* اللهم ارزقنا کتلت شدن فی سبیلک :)
۰۳/۰۳/۰۲
جسارتاً قسمت چهارم، «خار» رو به اشتباه «خوار» نوشتید، حیفم اومد نگم... شرمنده
این پیام رو تایید نکنید