زمزمه.
هو/
تاریخ و مجموع روایات شیعه رو که بررسی میکنیم، یه سری از زمانها بوده که وعدهی قیام قائمی که خداوند پیش از این داده، نزدیک به روی دادن بوده. حوالی زمان امام باقر (ع) تا امام کاظم (ع)، و به طور خاص در زمان امام صادق (ع) این اتفاق تا مرز وقوع پیش رفته، اما به دلایلی به عمل نرسیده. بسط این مسئله برای مخاطب عام، کار خیلی سخت و طاقتفرساییه. همینکه شروع کنی بگی حوالی سالهای ۱۲۵ تا ۱۶۰ هجری قمری قرار بوده قائم قیام کنه و حکومت جهانی عدل برپا بشه، اولین سؤال مخاطبت اینه که مگه میشه امام صادق (ع) همون قائم آل محمد (ص) باشن؟ پس امام زمان (عج) چی بودن؟ و تو تا بیای بگی که اهلبیت نور واحدند و هیچ کدام با دیگری تفاوتی ندارند، موضوع عوض میشه و بحث به قهقرا میره. تا میای توضیح بدی که البته خداوندی که عالم بکل شیء هست، از همون زمان میدونسته که اون زمان قیام قائم رخ نمیده و حضرت ولیعصر (عج) اون قائمی هستند که بعد از غیبت، قیام میکنند، رشتهی کلام در بین سؤالات و شبهات متعدد مخاطب عامت گم میشه و از بحث اصلی باز میمونی. اما این موضوع به قدری مهمه که به عقیدهی بنده باید زمزمههاش به گوش مخاطب عام هم برسه.
رفقا! حکومت جهانی عدل که از ابتدای خلقت بشر بهش وعده داده شده، چند باری تا مرز روی دادن پیش رفته. اوجش در زمان امام صادق (ع) بوده (بیشتر بخوانید).
حضرت امام آیتالله خمینی، حضرت آقای خامنهای و مراجعی از شیعه که بحث حکومت عدل جهانی براشون مهمتر از مسائلی مثل نجاست و طهارت بوده و هست، روی این مسائل مطالعات عمیقی داشتند و مدلی که در پیش گرفتند، مبتنی بر روایاتی است که از زمان امام صادق (ع) باقی مونده. اینکه در نزدیکی قیام قائم چه اتفاقاتی قراره بیفته، چه باید کرد، چه نباید کرد، فرآیندیست که چند باری تا مرز وقوع رفته، خصوصاً در زمان امام صادق (ع). اینکه در این زمان کجاها شما در معرض تهاجمی و کجاها نباید هیچ باکی داشته باشی، تبیین شده. اجتهاد بر سر این بخش از تشیّع، موجب شده که رویّهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تدوین بشه. اینکه در کدام جنگ باید حضور قطعی داشته باشی، در کدام جنگ نباید دخالت کنی، در کدام جنگ باید پشتیبانی پشت پرده بکنی، در کدام جنگ باید علناً پشتیبانی بکنی و الی آخر، بر اساس مواردیست که بر اساس اجتهاد و تفقّه در این بخش از دین خداوند به دست میاد و حساب و کتاب داره.
چیزی که مغز جماعتی از سیاسیّون و افکار عمومی در نظر نمیگیره و همیشه براش سؤاله که چرا مثلاً در سوریه مستقیماً ورود کردیم، در یمن در خفا ورود کردیم، و با طالبان یا باکو وارد جنگ نشدیم و نمیشیم. چرا موضعمون در مورد مسلمانان میانمار فلان بود، در مورد چین بهمان بود، در مورد فلسطین اِل کردیم و درمورد عربستان و روسیه بِل کردیم.
اینها به جز تدبیر و عقل، از عبودیّت و وحی هم سرچشمه گرفته، مبتنی بر چیزی که پیش از ما اتفاق افتاده و در دین کامل اسلام حقیقیِ دوازدهامامی در دسترسه.
صادق آل محمد (ص)، به جز آنکه مذهب شیعه رو زنده فرمودند، به ارادهی خداوند بابی از ابواب فقه رو احیا کردند تا مجموعهی اون برای اهل تفقّه و علمای زمان غیبت باقی بمونه و چراغ راهشون باشه که طوری عمل کنند که به قیام قائم منتج بشه. انشاءالله.
+ اینکه من از وسط بلاد کفر، چنین بنویسم و به شما بگم که حکومت دینی در جمهوری اسلامی بسیار بسیار بسیار ریشهدارتر از این تحلیلهای سطحی ماست، از این بابت نیست که سرم درد بکنه برای شبهات شما و دردسرهای بعدی خودم. فقط دارم میگم عزیزانم! اتفاقات روی دور تند افتاده به فضل و کرم خداوند. چشم و گوشتون به اونجایی باشه که همراه با عقلانیت و معنویت، داره برمبنای دایرهی اجتهاد در مسائل وحیانی مربوط به قیام قائم عمل میکنه. و وقتی از چارچوب کشوری که داخلش هستیم بالاتر میایم و بدون عقدههای فردی به جهان نگاه میکنیم، میبینیم چهقدر عمیق اثر خودشو گذاشته و جریانی که باید بسازه رو ساخته، هرچهقدر که من و توی ایرانی غر بزنیم و از گرونی و بیعدالتی بگیم و بنویسیم و رنج ببریم. :)
دوستان من! صبح موعود خیلی نزدیکتر از چیزیست که فکر میکنیم. بسازیم خودمونو که وقت تنگه. شبهات چند برابر، خروج و ریزش از دین به حدّ اعلی و ماندن بر حق سختتر و سختتر خواهد شد. ریشه بدوانید و آماده باشید محبّین حضرت زهرا (س).
حیدر مددی.
هم در تأیید موضوع حرف برای گفتن دارم، هم در تکمیل موضوع و هم در اصلاح و غنای مطلب.
اما نکتۀ مهم فعلاً در + نهفته است که خیلی دستمریزاد دارد...