چهارشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۱:۱۰ ق.ظ
هو/
یکجایی حوالی باران - دل بارانخوردهی نمکشیدهام را میگویم - با رفیق نشستیم و از «لا یکلّفالله نفساً الا وسعها» گفتیم. نه از این روی سکّه که همیشه برای توجیه کمکاریهایمان ورد زبانمان میشود. از آن روی سکّه گفتیم. از آنجا که برای تویی که اشک بر حسین (ع) روزیات شده، نگاه به نامحرم شاید در مرتبهی زنا نوشته شود. از آنجا که خدا بیش از اینها رویت حساب باز کرده. از آنجا که توقّعش از تو بیشتر است. شاید یک دلشکستن، یک صراحت لهجهای که این روزها عادتت شده، یک جمله و چند کلمه، در نامهی اعمالت مقارن با قتل نفس نوشته شود. قدر وسعت را بدان! یادت نرود همطریق که «لایکلّفالله نفساً الّا وسعها» :)
۰۰/۰۶/۳۱
خداوند تکلیف نمی کند هیچ نفسی مگر وسعت دادن آن را.
در پناه حق