هبوط

خیالک فی عینی،
و ذکرک فی فمی،
و مثواک فی قلبی،
فاین تغیب؟!

آخرین نظرات

مادرِ حضرتِ مادر

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۲۴ ب.ظ

هو/


یک؛
وقتی در خیال سیر می‌کنم، یکی از قاب‌های ذهنی‌ام این است: یک مکّه، یک محمّد (ص) که جلو می‌ایستد؛ یک علی (ع) که پشت محمّد قامت بسته؛ یک خدیجه (س) که پشت آن‌هاست. پشت و پناه آن دویی که پشت و پناه عالم‌اند. هیچ کسِ دیگری هم نیست. تصوّر رکوع و سجده‌ی این آدم‌ها، در آن روزهای اوّل، ابتهاجِ دلم می‌شود.

دو؛
به ظاهر، خیلی‌ها عیالِ حضرتِ صبر (ص) شدند؛ برخی به اضطرار و ضرورت، برخی به صلاح و مصلحت. به باطن، عالَم عیالِ اوست*. از میانِ این همه امّا، او (ص) فقط در وصف یک نفر فرمود: خدیجه، و کجاست دیگر مثل خدیجه...**

سه؛
یک روزهایی در بین روزها گم می‌شوند؛ یک انسان‌هایی در بین انسان‌ها. مثلاً روزی که پیامبرمان عاشقانه‌هایش را شروع کرد؛ مثلاً انسانی که مادرِ تمامِ دو عالَم (س) صدایش می‌کند: مادر.




پی‌نوشت: بساط عاشقی و پیوند دل از امروز شروع شد. از دهمِ اوّلین ربیع. روز وصلت پدر و مادرِ حضرت مادر (س).

 



* و وجدکَ عائِلاً، فأغنی (مبارکه‌ی ضحی/ شریفه‌ی 8)
** بحار/ج43/ص131

۹۹/۰۸/۰۶
بی‌نام/ قابل انتقال به غیر

دارم ادای عاشقی‌ات را درمی‌آورم

نظرات  (۲)

۰۷ آبان ۹۹ ، ۱۰:۰۴ بانوچـه ⠀
دعای خیرشون بدرقه راه ما
پاسخ:
سلام
چه خوب نگاش کردین...
آدم دلش قرص می‌شه اگه بدونه یه زوج مستجاب‌الدعوه دارن دعاش می‌کنن. یه زوج که عشق رو معنی کردن برامون، که حالِ بد روزگار نتونست حالشونو بد کنه...
ممنون از این زاویه‌ی نگاه قشنگ :)
سلام
نمیدونم با این مطلب یاد اوایل اسلام افتادم... آزارهایی که حضرت خدیجه سلام الله و آقا رسول الله دیدن...
یاد ابو لهب و زنش... یاد ابوجهل...
و ذهنم رفت سمت نکته ای در تفسیر مجمع البیان...
میگفت حکمت اینکه سوره توحید (اخلاص) بعد از سوره تبت هست... اینه که برای رسیدن به توحید باید از ابولهب ها عبور کرد...
رفته بودیم نجف... وادی سلام... سر مزار حضرت هود و حضرت صالح (انصافا اگر اسم پیامبرا رو اشتباه گفتم بهم نخندید... مدتیه دچار ضعف عجیب حافظه شدم :)))) استاد به بچه ها گفتن خوبه اینجا توحید بخواید... بعد گفتن اما بدونید موحد شدن مسیر همواری نداره... باید خودتون رو برای کتلها و سختی ها آماده کنید... اگر تحمل ندارید... اخلاص؟ بخواید...
اینم به خاطر حافظه داغون منه... یادم نیست به جای توحید چی گفتن
:)))

حضرت خدیجه...
چه موهبت عظیمی به عالم خلقت بودن...
پاسخ:
سلام بر شما و بر اماممون
می‌فرمودن:
بِکِش جفای رقیبان مدام و جورِ حسود
که سهل باشد اگر یار مهربان داری.../

چه یادمون می‌ره هی ایشونو...


+ محمدصادقِ ما هم یه ماه پیش می‌گفت حافظه‌م ضعیف شده و درسا تو ذهنم نمی‌مونه. گفتم آثار سر و کله زدن با بچه نیست؟ نفهمید منظورمو. فکر کرد دارم دستش می‌ندازم.
نعمت فراموشی رو می‌گفتم؛ آثار رحمت توی بچه‌داری... :)

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.