قدمهایی از جنس نور
پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۹ ق.ظ
هو/
محمد محو تماشای قابی شده بود که پیرترین جنگندهی افسانهایِ ایران را در کنار جوانترین همنسلش قرار داده. لبخند روی لب و کلمات منقطعش گواهی میداد به این ماجرا.
من اما به سِیرِ خودم میاندیشیدم. به قدمهایی که برداشته میشود؛ چه با نیسان آبی، چه با پای پیاده، چه با پیشرفتهترین فناوریِ پرندهی ایران. میاندیشم به قدمهایی که بوی نور میدهند؛ که «و لایَطئون موطِئاً یغیظ الکفّار... إلّا کُتِبَ لهم به عمل صالح*».
+ قدمهایی به قیمت خواب آرامِ یک ملّت.
* مبارکهی توبه/ شریفهی 120
۹۹/۰۶/۲۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.