کمی تندی و تلخی، کمی غرور در برابر غرور
يكشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۳ ق.ظ
هو/
در مقام مقایسهی جمهوری اسلامی با حکومتهای عربی مرتجع و ترک منافق منطقه، پارامتر اقتصاد رو وسط میکشه.
از همین نقطه شروع میکنه که زمان شاه ما کجا بودیم و اونا کجا، الان ما کجاییم و اونا کجا؟
میگم منظورت اقتصادیه؟ میگه بله.
میگم از فردا، هر روز بیا یه دور کف کفش منو لیس بزن، فیلم میگیرم و در سراسر عالم پخش میکنم. اول هفتهها موقع لیس زدن بهت میگم چهطوری گاو شیرده من؟ آخر هفتهها هم موقع لیس زدن، یه لگد میزنم تو شکمت. بهترین جای خونهتونم مال منه. میخوام توش ترقه انبار کنم و هر چند وقت یک بار از حیاط خونهتون، ترقه بندازم تو خونه همسایهها. اگه همسایهها خواستن مابهازای ترقههایی که من انداختم، به خونهی تو حمله کنند، حق هیچکاری نداری. من خودم از خونهت که انبار منه، دفاع میکنم. قول میدم. نگران نباش. و در آخر، برای هر گونه ارتباط با فامیلها و همسایههات باید حرف منو گوش کنی. اگه لازم دونستم یکی از اعضای فامیلتو بکشم، باید ازم حمایت کنی.
مابهازای این کارهای ساده، آخر ماه بهت ۶۰ میلیون میدم. به دوست و رفیقای دکتر و مهندسم هم میگم بیان کمکت کنند که خونهتو بازسازی کنی و اعضای خانوادهتو همه رو سرحال بیاری. البته میدونی که؟ هر ابزاری خواستی برای خونه و ماشین و موبایل، فقط از کارخونههای من باید بخری. یعنی اون ۶۰ میلیونی که بهت میدم رو باید بیای تو کارخونههای من نقد کنی. حق نداری بری از جای دیگه خرید کنی. ولی مطمئن باش که خونهت آباد میشه. خب؟
+ سکوت معناداری کرد دوست سلطنتطلبمون بعد این مکالمه. تا جایی که مجبور شدم عرض کنم عزیز من! ما عقاید و دینمون رو از فضل و مدد و عنایت حضرت زهرا (س) گرفتیم. بعدشم سپردیمش دست امینالله (ع) که نگه دارن برامون. با این چهارتا جمله که منوتو کرده تو مغزت و باد رضا پهلویِ حقیر رو انداخته تو کلهت دهن به دهن ما نده. ما توی استدلال از حضرت مولا رضا شاه خراسانِ کبیر (ع) مدد میگیریم که تو اون جمعی که مأمون ترتیب داده بود، علمای تمام عالَم رو ضربه فنی فرمودند :)
۰۲/۰۹/۰۵
این جماعت فقط فحاشی بلدند و اساسا گوش شنوایی ندارند